۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

تنوع اشکال مبارزه: روشنگری و افشاگری

تاکنون شکل اصلی مبارزه علیه رژیم ولایت فقیه، تظاهرات خیابانی به اشکال مختلف بوده است. واقعیت این است که هم اکنون نیروهای سپاه و بسیج و اوباش وابسته در جلوگیری و سرکوب مردم در تظاهرات خیابانی تجربه فراوانی اندوخته و براحتی توانسته اند تدارکات لازم برای سرکوب این حرکتهای خیابانی را فراهم کنند.
در این مقطع مبارزه و برای تعدیل خشونت های خیابانی، لازم است که جنبش سبز به اشکال مبارزه خود تنوع داده و شیوه های دیگری را بکار بندد. بسیاری از صاحب نظران از اعتصابات عمومی صحبت می کنند، حال آنکه به عقیده من در مقطع کنونی این شیوه مبارزه بسیار زود و ناپخته است. فراموش نکنیم که اعتصابات سراسری از آخرین شیوه های مبارزه علیه رژیم شاه بود، زمانی که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران به طور جدی به جنبش پیوسته بودند.
روشنگری و افشاگری در میان اقشار پایین و زحمتکش جامعه، بخصوص کارگران صنایع بزرگ از مؤثرترین شیوه های مبارزه بوده و در تدارک اعتصابات سراسری از ضرورت های حیاتی است. روشنگری و افشاگری در غالب پخش عکس و تصاویر جنایات رژیم می تواند به راحتی توده های عظیم زحمتکشان را به هواداری جدی از جنبش جلب کرده و زمینه توده ای جنبش را وسیعتر سازد.


اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ دی ۴, جمعه

کی میگه حسین مظلوم بود ؟

از اقوام مختلف ایرانی که در مقابل هجوم اعراب مقاومت طولانی و سرسختانه ای از خود نشان دادند، مردم طبرستان و گرگان بودند. طبری از معتبرترین مورخین مسلمان در "تاریخ طبری" در باب لشکر کشی "سعید ابن عاص" به گرگان می نویسد:
یکی از شهرهای کرانه جنوب شرقی دریای خزر شهر "تمیشه" بود که به سختی با سپاه اعراب نبرد کرد، بطوری که "سعیدابن عاص" از وحشت، نماز خوف خواند. بعد از محاصره طولانی شهر و آنگاه که آذوقه شهر به اتمام رسید مردم از گرسنگی امان خواستند، به آن شرط که سپاه سعید ابن عاص مردمان شهر را نکشد. سعید ابن عاص سوگند خورد که "یک تن از مردم شهر را نخواهد کشت". لیکن بعد از عقد قرار داد سعید و سران لشکرش که شامل عبدالله پسر عمر، عبدالله پسر عباس، عبدالله پسر زبیر، حسن ابن علی (امام حسن) و حسین ابن علی (امام حسین) می شدند، تمام مردمان شهر را به جز یک نفر در دره ای گرد آورده و از لب تیغ گذراندند.
سعید ابن عاص در توجیه پیمان شکنی خویش گفت که: "من قسم خورده بودم که یک تن از مردم شهر را نکشم و این یک تن را نکشتم که به عهدم وفا کرده باشم."

هموطن عزیز نه برای حسین، که برای پدران و مادران مظلوم به خون نشسته ایران ات ... که برای فرزندان فردای ایران ات ...
ای خوبتر بیا     
این شعله نهفته به دهلیز سینه را
چون آتش مقدس زرتشت برفروز

اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

تجاوز شرعی است، بشرطی که ...

دو خبر تکان دهنده در یک روز که هر دو اوج ریاکاری و نزول اخلاقی دستگاههای سپاه و بسیج را یک بار دیگر به وضوح نمایان کرد. اول خبر اعدام مصلح زمانی که در سن ۱۷ سالگی به جرم تجاوز به دوست دختر خویش پس از چندین سال حبس و علیرغم بخشش و رضایت دختر مزبور اعدام شد، و سپس خبر مصاحبه یک جوان بسیجی با شبکه چهار انگلیس، که پرده از روی تجاوزات گسترده بسیجی ها و سپاهی ها به دختران و پسران جوان معترض در ایران برداشت.
آنچه که از این دو واقعه میتوان در مورد اخلاقیات سپاهی ها و بسیجیان قضاوت کرد این است که تجاوز در ایران اسلامی البته که مجاز است و شرعی است، بشرطی که:
  1. عضو وفادار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یا بسیج باشید
  2. تجاوز به خاطر و در راه رضای خدا و اسلام و شیعه و نماینده امام زمان یعنی خامنه ای باشد. در یک کلام همانطور که این جوان بسیجی در مصاحبه خویش اعتراف کرد، فتح المعین.
اعترافات یک جوان بسیجی از تجاوزات گسترده - قسمت اول 
اعترافات یک جوان بسیجی از تجاوزات گسترده - قسمت دوم 

اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

خمینی، روحانی انقلابی‌ یا مرتجع فرصت طلب ؟


بواسطه پاره کردن عکس خمینی توسط عده ای و انتشار آن در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بسیاری هم در میان طرفداران جنبش سبز و هم در میان مخالفان آنها،  به رگ غیرت اسلامی شان شدیدا بر خورده و فریاد واشریعتا و وااسلاما سر داده اند. در زیر تنها چند نکته از خروارها حقایق، درمعرفی این مرحوم آورده شده، تا کسانی که نمی دانند و یا حافظه تاریخی شان بیش از حد کوتاه است که به یاد بیاورند، خود قضاوت کنند.

۲ فروردین ۱۳۴۲
خمینی در اعتراض به رفرمهای انقلاب سفید در مورد حق انتخاب برای زنان و حق انتخاب و انتخاب شدن غیر مسلمانان در نطقی در قم گفت: "... وزارت دادگستری ضدیت خود را با اسلام و موازین اسلامی بروشنی با اقداماتی چون کنار گذاشتن شرط مرد بودن و مسلمان  بودن وکیلان، آشکار کرده. بنابراین یهودیان، مسیحیان، و دشمنان اسلام و مسلمین در مراتبی که مربوط به حرمت و ناموس فرد مسلمان است، تصمیم می گیرند."

۱ آبان - ۱۹ آذر ۱۳۴۸
درسهای خمینی در ۱۹ جلسه به طلبای نجف در باره حکومت اسلامی که بعدها بعنوان کتاب حکومت اسلامی منتشر شد و مبنای تئوریک ولایت فقیه گردید.
۲۳ تیر ۱۳۵۸
انتشار رسمی پیش نویس قانون اساسی که شامل حق وتوی شورای نگهبان به هر قانونی را که این مرجع تشخیص دهد غیر اسلامی هست، بود. خمینی این پیش نویس را اگرچه ذکری از ولایت فقیه نکرده بود، تأیید کرد.
۲۴ تیر ۱۳۵۸
خمینی لیبرالها و گروههای چپی را بواسطه اینکه میگفتند که باید مجلس مؤسسان تشکیل شده تا قانون اساسی را بنویسد، ضد انقلاب خواند و گفت که ما به "حقوقدانان غربگرا" احتیاج نداریم که قانون اساسی را برایمان بنویسند، بلکه  "فقط به خبرگان روحانی" احتیاج داریم.
۱۸ مرداد ۱۳۵۸
خمینی به مخالفان مجلس خبرگان و مخالفان ممنوع کردن روزنامه آیندگان که پرتیراژترین روزنامه آنزمان بود و مخالف قانونی کردن ولایت فقیه بود، حمله کرده و آنان را "حیوانات وحشی" خواند و گفت: "ما اینها را دیگر تحمل نمیکنیم.... بعد از هر انقلابی هزاران از این عوامل فاسد در ملاء عام اعدام و سوزانده میشوند.... ما درب تمام احزاب رو بجز یکی یا تعداد معدودی که رفتار درست داشته باشند می بندیم."
مهر ۱۳۵۸
خمینی در مصاحبه با اوریانا فالاچی در پاسخ به سؤالی درباره تیرباران زنی که مرتکب زنای محصنه شده و کشتن مردان همجنسگرا ، گفت که "کشتن این افراد شبیه بریدن انگشت افراد مبتلا به قانقاریا می‌باشد که باعث جلوگیری از نفوذ بیماری به سراسر بدن می‌شود".
۲۲ مهر ۱۳۵۸
مجلس خبرگان پیش نویس جدید قانون اساسی را تصویب میکند. در این پیش نویس، خمینی "ولی فقیه" و "فرمانده کل قوا" ذکر میشود. خمینی این پیش نویس را بلافاصله تأیید کرد.
۱ فرودین ۱۳۵۹
شروع انقلاب فرهنگی. خمینی با خشم سخن از"دانشگاههای امپریالیست"، جایی که "دست نشاندگان غرب" تدریس و تحصیل می کنند، برد و اعلام کرد که دانشگاهها باید "اسلامی بشوند".
۲۳ خرداد ۱۳۵۹
تشکیل جهاد دانشگاهی به حکم خمینی. شروع انقلاب فرهنگی و اسلامی کردن دانشگاهها که منجر به اخراج بیش از ۲۰ هزار مدرس و استاد و ده ها هزار دانش آموز و دانشجو از مدارس و دانشگاهها می گردد.
۱ تیر ۱۳۶۰
بنی صدر به فرمان خمینی کنار گذاشته می شود. خمینی در نطقی می گوید: "اگر ۳۵ میلیون بگویند بله، من میگویم نه".
تابستان ۱۳۶۷
خمینی پس از تأیید حکم اعدام زندانیان سیاسی، طی نامه ای نوشت (خاطرات آیت الله منتظری): "از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و .... و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند."

اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

کوروش کبیر قهرمان حقوق بشر

به مناسبت ۱۹ آذر ( ۱۰ دسامبر) روز حقوق بشر
اولین منشور حقوق بشر توسط کوروش بزرگ بر روی یک استوانه خاکی که به خط میخی حکاکی شده در سال ۱۸۷۹ میلادی کشف و هم اکنون در موزه بریتانیا نگاهداری می شود. کوروش بزرگ (۵۸۵-۵۲۹ قبل از میلاد)، اولین منشور حقوق بشر را روی این استوانه اعلام کرد. کوروش امروزه و بدون شک در زمان امپراطوری خویش نیز بیشتر به عنوان یک آزادیبخش معروف بود تا یک اشغالگر، و این بواسطه احترام او به حقوق بشر و رفتارش نسبت به مردم تحت سیطره خویش بود.
در انجیل از او به عنوان ''آزایبخش مردم خدا'' (Is. 45:15) و ''منتخب خدا'' (Is. 15-15 - the chosen one) یاد شده است. امروزه اکثر محققان تاریخ معتقدند که شخصیت ذوالقرنین که در انجیل و قرآن از آن ذکر شده همان کورش کبیر است. ذوالقرنین در انجیل و قرآن از کسی یاد شده که ''مرد مومن و موحد و مهرباني بود واز طريق عدل و داد منحرف نمي شد و به همين جهت مشمول لطف خدا بود، او يار نیكوكاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنيا علاقه اي نداشت ...''.
در کتابهای تاناخ یهودیان (Torah, Nevi'im, Ketuvim) نیز از او به عنوان ''منتخب خدا'' نام برده شده است. ازرا (Ezra) و عیسایا (Isaiah) از او به بزرگی و شکوه و کسی که ''خدای آسمان، پادشاهی زمین را به او داده است'' ذکر کرده اند.

ترجمه منشور حقوق بشر
منم كـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَكَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر كمبوجيه، شاه بزرگ … نوه كوروش، شاه بزرگ … نبيره چيش‌پيش، شاه بزرگ …بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهرياري نشستم. مردوك خداي بزرگ دل‌هاي پاك مردم بابـل را متوجه من كرد … زيرا من او را ارجمند و گرامي داشتم. ارتش بزرگ من به صلح و آرامي وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاري به مردم اين شهر و اين سرزمين وارد آيد. وضع داخلي بابل و جايگاه‌هاي مقدسش قلب مرا تكان داد … من براي صلح كوشيدم. من برده‌داري را بر‌انداختم، به بدبختي آنان پايان بخشيدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خداي خود آزاد باشند و آنان را نيازارند. فرمان دادم كه هيچكس اهالي شهر را از هستي ساقط نكند.
مَـردوك خداي بزرگ از كردار من خشنود شد … او بركت و مهرباني‌اش را ارزاني داشت. ما همگي شادمانه و در صلح و آشتي مقام بلندش را ستوديم …من همه شهرهايي را كه ويران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نيايشگاه‌هايي كه بسته شده بودند را بگشايند. همه خدايان اين نيايشگاه‌ها را به جاهاي خود بازگرداندم.همه مردماني كه پراكنده و آواره شده بودند را به جايگاه‌هاي خود برگرداندم و خانه‌هاي ويران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگي فرا خواندم. همچنين پيكره خدايان سومر و اَكَـد را كه نَـبونيد بدون واهمه از خداي بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودي مَردوك خداي بزرگ و به شادي و خرمي به نيايشگاه‌هاي خودشان بازگرداندم. بشود كه دل‌ها شاد گردد.
بشود، خداياني كه آنان را به جايگاه‌هاي مقدس نخستين‌شان بازگرداندم، هر روز در پيشگاه خداي بزرگ برايم زندگانيِ بلند خواستار باشند. بشود كه سخنان پر بركت و نيكخواهانه برايم بيابند. بشود كه آنان به خداي من مَردوك بگويند: ‘‘ به كوروش شاه، پادشاهي كه ترا گرامي مي‌دارد و پسرش كمبوجيه، جايگاهي در سراي سپند ارزاني دار.’’من براي همه مردم جامعه‌اي آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامي مردم اعطا كردم...

در باره امپراطوری هخامنشیان:
مهندسی یک امپراطوری - پارسیان - بخش ۱ از ۵
مهندسی یک امپراطوری - پارسیان - بخش ۲ از ۵
مهندسی یک امپراطوری - پارسیان - بخش ۳ از ۵
مهندسی یک امپراطوری - پارسیان - بخش ۴ از ۵
مهندسی یک امپراطوری - پارسیان - بخش ۵ از ۵
اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ آذر ۱۴, شنبه

شانزده آذر، به خاطر آزادی

با سروهای سبز جوان در شهر
از روز پيش وعده ديدار داشتم
ديوانگی ست، نيست ؟
اينك تو نيستی كه ببينی
با هر جوانه خنجر
فريادی ست ...
افسوس، خاموش گشته در من
آن پر شكوه شعله خشم ستاره سوز
ای خوبتربيا
اين شعله نهفته به دهليز سينه را
چون آتش مقدس زردشت برفروز
ای خوبتر بيا
كه محنت برادر من غرق در الم
كوهی ست بر دلم
گفتی كه آفتاب طلوعی دوباره خواهد كرد
اينك اميد من، تو بگو آفتاب كو ؟
در خلوت شبانه اين شهر مرده وار
هشدار! گام به آهستگی گذار ....


اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ آذر ۱۳, جمعه

بسی رنج بردیم به این سال سی (۲)

  • ایران در اعدام کودکان در صدر اول دنیا قرار دارد. در سه سال گذشته بیش از ۳۲ کودک در جهان اعدام شده‌اند که ۲۶ مورد آن در ایران بوده ‌است. در حال حاضر حدود ۱۳۰ نوجوان زیر ۱۸ سال در جمهوری اسلامی در مسیر اجرای حکم اعدام قرار دارند.
  • طبق یک گزارش اخیر سازمان ملل بیش از یک میلیون کودک ایرانی در زیر خط فقر زندگی میکنند. بنا به تخمین سازمانهای غیر دولتی در ایران ، تعداد کودکان خیابانی که طبق آمار رسمی در چند سال اخیر شصت هزار نفر رقم زده شده به حدود دویست هزار نفر افزایش پیدا کرده است.
  • بر طبق ارزیابی رحمت الله صدیقه سروستانی، جامعه شناس دانشگاه تهران تعداد معتادان به مواد مخدر که رسما یک میلیون نفر تخمین زده شده است، به حدود سه میلیون نفر نزدیک تر است، و تعداد مصرف کنندگان به مواد مخدر که رسما دو میلیون نفر تخمین زده میشود، در واقع به حدود ۶ میلیون نفر می رسد.
  • بر طبق تخمین های سازمانهای غیر دولتی در ایران، حدود ۷۵ درصد نوجوانان ایرانی از افسردگی رنج می برند.
خورشید مرده بود، خورشید مرده بود و فردا
در ذهن کودکان، مفهوم گنگ گمشده ای داشت
آنها غرابت این لفظ کهنه را، در مشق های خود
با لکه درشت سیاهی، تصویر می نمودند

بخش اول این مقاله را اینجا بخوانید.
اشتراک/پست Balatarin