به جُستوجوی ِ تو
بر درگاه ِ کوه ميگريم،
در آستانهی ِ دريا و علف.
به جُستوجوی ِ تو
در معبر ِ بادها ميگريم
در چارراه ِ فصول،
در چارچوب ِ شکستهی ِ پنجرهيي
که آسمان ِ ابرآلوده را
قابي کهنه ميگيرد.
به انتظار ِ تصوير ِ تو
اين دفتر ِ خالي
تا چند ..... تا چند
ورق خواهد خورد؟
جريان ِ باد را پذيرفتن
و عشق را
که خواهر ِ مرگ است. ــ
و جاودانه گي
رازش را
با تو در ميان نهاد.
پس به هيات ِ گنجي درآمدی:
بايسته و آزانگيز
گنجي از آن دست
که تملک ِ خاک را و دياران را
از اين سان
دل پذير کرده است!
نامات سپيده دميست که بر پيشاني ِ آسمان ميگذرد
ــ متبرک باد نام ِ تو! ــ
و ما همچنان
دوره ميکنيم
شب را و روز را
هنوز را...
داستان از درد می رانند مردم.
در خیال استجابت های روزانی
مرغِ آمین را بدان نامی که او را هست می خوانند مردم.
زیر باران نواهایی که می گویند:
"باد رنجِ ناروایِ خَلقْ را پایان"
(و به رنجِ ناروایِ خلق هر لحظه می افزاید.)
مرغ آمین را زبان با درد مردم می گشاید.
بانگ بر می دارد:
"آمین!
بادْ پایان رنج های خلق را با جانشان در کین
وز جا بگسیخته شالوده های خلق افسای
و به نام رستگاری دست اندرکار"
و جهان سرگرم از حرفش در افسونِ فریبش
خلق می گویند:
"آمین!
در شبی این گونه با بیداش آیین.
رستگاری بخش - ای مرغ شباهنگام- ما را!
و به ما بنمای راه ما به سوی عافیت گاهی."
هرکه را - ای آشنا پرور- ببخشا بهره از روزی که می جوید
"رستگاری روی خواهد کرد"
مرغ می گوید.
"و شبِ تیره بَدَل با صبح روشن گشت خواهد"
خلق می گویند:
"اما آن جهان خواره، (آدمی را دشمن دیرین) جهان را خورَد یکسر"
مرغ می گوید:
"در دل او آرزوی او محالش باد"
خلق می گویند:
"اما کینه های جنگِ ایشان در پیِ مقصود، همچنان هر لحظه می کوبد به طبلش"
مرغ می گوید:
"زوالش باد!"
...
و به واریزِ طنینِ هَر دَم آمین گفتنِ مردم
(چون صدای رودی از جا کنده، اندر صفحه ی مرداب آنگه گم)
مرغ آمین گوی
دور می گردد
از فراز بام
در بسیطِ خطّه ی آرام، می خواند خروس از دور
می شکافد جِرمِ دیوار سحرگاهان.
و زیرِ آن سردِ دود اندود خاموش
هرچه، رنگ تجلی، رنگ در پیکر می افزاید.
می گُریزد شب.
صبح می آید.
تاکنون شکل اصلی مبارزه علیه رژیم ولایت فقیه، تظاهرات خیابانی به اشکال مختلف بوده است. واقعیت این است که هم اکنون نیروهای سپاه و بسیج و اوباش وابسته در جلوگیری و سرکوب مردم در تظاهرات خیابانی تجربه فراوانی اندوخته و براحتی توانسته اند تدارکات لازم برای سرکوب این حرکتهای خیابانی را فراهم کنند.
در این مقطع مبارزه و برای تعدیل خشونت های خیابانی، لازم است که جنبش سبز به اشکال مبارزه خود تنوع داده و شیوه های دیگری را بکار بندد. بسیاری از صاحب نظران از اعتصابات عمومی صحبت می کنند، حال آنکه به عقیده من در مقطع کنونی این شیوه مبارزه بسیار زود و ناپخته است. فراموش نکنیم که اعتصابات سراسری از آخرین شیوه های مبارزه علیه رژیم شاه بود، زمانی که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران به طور جدی به جنبش پیوسته بودند.
روشنگری و افشاگری در میان اقشار پایین و زحمتکش جامعه، بخصوص کارگران صنایع بزرگ از مؤثرترین شیوه های مبارزه بوده و در تدارک اعتصابات سراسری از ضرورت های حیاتی است. روشنگری و افشاگری در غالب پخش عکس و تصاویر جنایات رژیم می تواند به راحتی توده های عظیم زحمتکشان را به هواداری جدی از جنبش جلب کرده و زمینه توده ای جنبش را وسیعتر سازد.
هر چند شب با تمام توش و توان و صلابتش بر سرزمين تب زده آويخت ديدم سيماب صبحگاهي از سر بلندترين كوهها فرو مي ريخت گفتم اميد من برخيز وخواب را برخيز و باز روشنی آفتاب را
درسال ۱۳۸۶-۱۳۸۵ من با یکی ازدوستانم یک وبلاگ داشتم که در اون در باره مسائل خاورمیانه می نوشتیم. البته مطالب درج شده در اون بیشتر ازکتاب هاومقالات مختلفی بود، که در رابطه بامسائل خاورمیانه می خواندیم. مسائلی چون چگونگی شکل گرفتن دولت اسرائیل، وضعیت فلسطینی هادرمناطق اشغالی، حمله نظامی آمریکابه عراق، فراکسیون هاواحزاب مختلف درعراق ، سیاست هسته ای ایران وخیلی چیزهای دیگر. وبلاگه به زبان انگلیسی بودوبرای همین شاید زیادخواننده پیدانکردوکلأ تجربه موفقی نبود. درسال ۱۳۸۶ هم بعدازاینکه ... ادامه مطلب