هر چند شب با تمام توش و توان و صلابتش بر سرزمين تب زده آويخت ديدم سيماب صبحگاهي از سر بلندترين كوهها فرو مي ريخت گفتم اميد من برخيز وخواب را برخيز و باز روشنی آفتاب را
درسال ۱۳۸۶-۱۳۸۵ من با یکی ازدوستانم یک وبلاگ داشتم که در اون در باره مسائل خاورمیانه می نوشتیم. البته مطالب درج شده در اون بیشتر ازکتاب هاومقالات مختلفی بود، که در رابطه بامسائل خاورمیانه می خواندیم. مسائلی چون چگونگی شکل گرفتن دولت اسرائیل، وضعیت فلسطینی هادرمناطق اشغالی، حمله نظامی آمریکابه عراق، فراکسیون هاواحزاب مختلف درعراق ، سیاست هسته ای ایران وخیلی چیزهای دیگر. وبلاگه به زبان انگلیسی بودوبرای همین شاید زیادخواننده پیدانکردوکلأ تجربه موفقی نبود. درسال ۱۳۸۶ هم بعدازاینکه ... ادامه مطلب