۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

انحصارطلبی سران جنبش سبز

در دیدار اخیر بین خاتمی و موسوی، این دو چهره سرشناس جنبش سبز بار دیگر برپایداری بر قانون اساسی و وفاداری نسبت به نظام جمهوری اسلامی تأکید کرده و یک بار دیگر بر این مسئله پایفشاری کردند که اگر رژیم عقب ننشیند و به آنها میدان ندهد، کسان دیگری که اصل انقلاب و نظام را زیر سوال می‌برند میدان‌دار قضیه خواهند شد و رهبری جنبش سبز را بدست خواهند گرفت.
شکی نیست که تکیه موسوی و خاتمی و دیگر سران جنبش به قانون اساسی و وفاداری نسبت به جمهوری اسلامی ناشی از این ضرورت است که بتوان همچنان به عنوان اپوزیسیون قانونی رژیم فعالیت کرده و وسیعترین اقشار مردم از جمله طرفداران رژیم را جلب و مورد هدف قرار داد. اما تکیه و اعلام مکرر ایشان بر میدان ندادن به نیروهای دیگر که شعارهای رادیکال تری دارند، نوعی انحصار طلبی و طرد بسیاری از اقشار مردم است که خواستها و مطالبات دمکراتیک تر ورادیکال تری دارند.

مثال دیگر این انحصار گرایی، سخنان اعظم طالقانی، دختر آیت‌الله طالقانی و دبیر کل جمعیت زنان انقلاب اسلامی است که در گفتگویی با ایرنا در روز ۳۰ مهر گفت: «کسانی که شعارهایی مانند جمهوری ایرانی را مطرح می‌کنند یا دیندار نیستند و یا اعتقادی به اسلام و مبانی دینی ما ندارند.» و اضافه کرد: «ما نباید به شعارهای عده‌ای محدود تحت عنوان استقلال آزادی جمهوری ایرانی توجه کنیم ...»
واقعیت این است که قشر وسیعی از مردم به خصوص جوانان تحصیل کرده، خواهان جمهوری بدون ولایت فقیه و بدون شورای نگهبان و مجلس خبرگانند. طرد و تکذیب این خواستها از طرف سران جنبش تنها منجربه عقب افتادن از جنبش و از دست دادن اعتبار ایشان خواهد شد.
باید از سران جنبش سبز پرسید که آیا غایت اصلاحات، حفظ نظام و وفاداری به دستاوردهای جمهوری اسلامی در عرض این ۳۰ سال است؟ اگر این‌ است که باید گفت که این در حقیقت نه تنها اصلاحات نیست، بلکه به نوعی تحجر و راکد ماندن در درون این نظام است.

اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

روحانیون نظامی، جفنگ گویان مفنگی

برخی از استادان مدرسه حقانی در حوزه علمیه قم، نظیر آیت الله بهشتی و مصباح یزدی معتقد بودند که حوزه علمیه نه تنها باید آخوند مفت خور و جفنگ گو عرضه جامعه کند، بلکه باید ایشان علاوه بر مفتخوری و جفنگ گویی، قادر به احراز شغلهای دولتی، قضایی، امنیتی و نظامی هم باشند. از آیت الله بهشتی نقل میکنند که خطاب به شاگردان خویش در مدرسه حقانی گفته بود: «بنده و شما تنبل هستیم، حاضر نیستیم بار سنگین را بر دوش‌هایمان حمل كنیم. بنده و شما نازك‌ خور بار آمده‌ایم. آقا یك كپسول می‌خواهد كه به او خورانده شود تا یك شبه مجتهد شود ... نق زدن، بهانه گرفتن و تنبلی، تن‌آسایی، خودلوس كردن، به كلی باید از قاموس كار این مدرسه حذف شود.»

بدین ترتیب بود که بخش بزرگی از آخوندها در بعد از انقلاب به این شغلها رو آورده و بدون هیچ تجربه و مهارتی مسئولیت بسیاری از مشاغل دولتی را عهده دار شدند. متأسفانه، روحیه مفتخوری، بی کفایتی و بی مسئولیتی این قشر نازک تر از گل به این ارگانها نیز رسوخ کرد و امروزه ایشان در حرفه دزدی، شکنجه و آزار و اذیت مردم گوی سبقت را از بقیه ربوده و امروزه تا درجه «حجت الاسلام و المسلمین سردار سرتیپ» نیز ارتقاء یافته اند.

البته در میان این آخوندهای مفنگی، تک و توکی هم بوده اند و هستند که شرافت خویش را حفظ کرده و در کنار مردم ماندند. از جمله ایشان میتوان از آیت الله منتظری، آیت الله صانعی، آیت الله دستغیب، حجت الاسلام اشکوری و حجت الاسلام کدیور نام برد که شریف و قابل احترامند.
اشتراک/پست Balatarin

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

پشیمان سکوت


عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت محمد خاتمی، دو روز پیش طی صدور نامه ای سرگشاده، از خود و هم نسلهای  خویش بدلیل "سکوت در برابر کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷" انتقاد کرده و نوشته است که "مصلحت نظام، مثل جذام ریشه های آن شعارها را بلعید و مصلحت جای آرمان نشست".
مهاجرانی ضمن اظهار تاسف و پشیمانی از اینکه خود و دوستانش "در برابر کشتار جوانان در سال ۱۳۶۷ ساکت ماندند"، خاطرنشان کرده است که "گمان می کردیم شرایط جنگ و تهدید خارجی می تواند مجوزی برای چنان جوان کشی باشد، که در تاریخ ما کمتر نظیری برای آن می توان یافت."
سرانجام پس از بیست سال و اندی یکی از سردمداران گذشته جمهوری اسلامی به کشتار زندانیان سیاسی در ۱۳۶۷ اعتراف و از سکوت خویش اظهار پشیمانی نمود. جالب است در همین جا از ایشان سؤال کنیم که چند سال دیگر ایشان و دوستانشان نیاز دارند که از کشتارها، شکنجه ها و اقرارگیریهای سالهای ۱۳۵۷-۱۳۶۷ انتقاد کرده و از سکوت خویش در آن موارد نیز اظهار ندامت کنند.

مقالات مرتبط با این موضوع:
آنچه به خود نمی پسندی به دیگران مپسند
    اشتراک/پست Balatarin

    ۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

    ورود نظامیان به عرصه سیاست (۲)

    مهدی کروبی در جلسه ای با کارکنان دفتر انتخاباتی خویش در اواخر اسفند ۱۳۸۴ اذعان داشت که در سالهای اخیر بارها در مورد دخالت سپاه پاسداران در مسایل سیاسی هشدار داده است. بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴، مهدی کروبی و مصطفی معین ادعا کردند که پیروزی احمدی نژاد در انتخابات، از طرف عناصربسیار متمولی در رژیم (از جمله سید مجتبی خامنه ای) که شامل اعضای سپاه و بسیج نیز میشد، بطور غیر قانونی حمایت و پشتیبانی شد.
    در بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از انتخابات سال ۱۳۸۴ از جمله آمده است: "انتخابات ریاست جمهوری با حضور سپاه و بسیج با نتایج هدایت شده تبدیل گردید. .....بنابر گزارش وزارت اطلاعات، دادگستری و کشور و نیز شکایات آقایان کروبی، معین، رفسنجانی یک نهاد نظامی در سراسر کشور همچون یک حزب سیاسی با تشکیلات فراگیر و در قالب طرحهای عملیاتی به هدایت و جهت دهی آرا در سطح کشور و بویژه شهرهای کوچک و مناطق روستائی که احزاب سیاسی در آنجا حضوری ندارند پرداخته است".

    در کابینه اول احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ حداقل ۹ وزیر یا قبلا در سپاه پاسداران خدمت می کردند یا بطریقی وابسته بدان بودند. این وزرا شامل افراد زیر می شدند:
    1. منوچهر متکی: وزیر امور خارجه. قبلا در کنار مشاغل و مسؤلیت های دیگر، افسر رابط بین سپاه پاسداران و وزارت امور خارجه نیز بود.
    2. مصطفی محمد نجار: وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح. عضو سپاه پاسداران از ۱۳۵۷. شرکت در سرکوب کردها در ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹. فرمانده عملیات سپاه در لبنان، فلسطین و کشورهای خلیج فارس در سالهای ۱۳۶۰. عضو کمیسیون مرگ دررابطه با کشتارهای زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷.
    3. محمد حسین صفار هرندی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی. سرتیپ سابق سپاه پاسداران، فرمانده سابق سپاه در جنوب ایران، رئیس سابق کمیته سیاسی سپاه پاسداران.
    4. غلامحسین محسنی اژه ای: وزیر اطلاعات. دادیار و قاضی سابق دادگاه ویژه روحانیت و قاضی مخصوص در وزارت اطلاعات و امنیت.
    5. مصطفی پورمحمدی: وزیر کشور. معاون برون مرزی وزیر وزارت اطلاعات در دوران علی فلاحیان. مسئول بخش اختصاصی امنیت و اطلاعات دفتر رهبری. معاون سابق وزارت امنیت و اطلاعات. عضو کمیسیون مرگ دررابطه با کشتارهای زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷.
    6. مسعود میرکاظمی: وزیر بازرگانی. فرمانده سابق لجستیکی سپاه پاسداران و رئیس مرکز مطالعات استراتژیکی سپاه.
    7. محمود رحمتی: وزیر راه و ترابری. رئیس سابق جهاد دانشگاهی که سازمانی فرانظامی وابسته به سپاه پاسداران است.
    8. علیرضا تهماسبی: وزیر صنایع و معادن. افسر سابق سپاه در پادگان خاتم الانبیاء.
    9. پرویز فتاح: وزیر انرژی. معاون سابق فرماندهی لشکر مخصوص سپاه پاسداران.
    علاوه بر این، آقایان غلامحسین محسنی اژه ای و مصطفی پور محمدی زمینه ها و سوابقی در سازمان حجتیه داشته اند.
    بعد از برقراری کابینه اول احمدی نژاد، بسیاری از معاونین وزارتخانه ها و همچنین استانداران کشور نیز جایشان را به عناصر وابسته به سپاه پاسداران دادند. مصطفی پور محمدی وزیر کشور محمد باقر ذوالقدر جانشین فرمانده سپاه پاسداران را به عنوان معاون سیاسی ـ امنیتی وزارت کشور و قائم مقام خود برگزید. تعدادی از معاونین احمدی نژاد هم از جمله حسین دهقان معاون رییس‌جمهور از فرماندهان سپاه بودند.
    از استانداران جدید میتوان بعنوان مثال از استاندار جدید همدان علی شادمانی نام برد که رئیس دانشگاه علوم و فنون سپاه بود، و یا عباس محتاج یکی از فرماندهان سابق سپاه و فرمانده نیروی دریائی که به سمت استاندار قم منصوب شد. بنوشته مطبوعات یازده نفر از فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی و چهار نفر از مسئولان سابق سازمان زندانهای کشور از طرف وزیر کشور بعنوان استاندار و فرماندار برگزیده شدند.
    علاوه بر جایگزینیها در رده های بالا، جابجایی بسیار وسیعی در سطوح مختلف اداری کشور نیز صورت گرفت که بواسطه آن سپاهیان در تمام شئون اداری نفوذ کردند. بنابر ادعایی حدود ۲۵ هزار تن از مدیران میانی جایشان را به عناصر وابسته به سپاه یا سپاهیان سابق دادند.

    بخش اول این مقاله را اینجا بخوانید.

    اشتراک/پست Balatarin