۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

سنن قبایل عرب یا اصول فقه اسلامی ؟!

فقهاو فیلسوفان اسلامی، احکام صادره ازطرف محمدپیامبراسلام رابه دو مقوله عبادات و معاملات تقسیم کرده اند.
احکام واصول مربوط به عبادات، احکامی است ثابت و تغییر ناپذیر. از این احکام میتوان نماز، روزه، حج وزکات وغیره رانام برد، که درحوزه عبادات و تکامل روحی و اخلاقی مسلمانان است و حداقل اعمالی است که بریک مسلمان واجب است. این احکام ازاین جهت ثابت و تغییر ناپذیرندکه وابسته به شرایط و زمان ومکان مشخصی نیستند.
معاملات یاقراردادها معمولامربوط به آن احکام اجتماعی و سیاسی هستندکه پیغمبر اسلام درزمان پیامبری خویش وبویژه درزمان حکمروائی خوددرمدینه صادرکرد. فقهای اسلام این احکام صادره ازطرف محمدرابه دوطبقه تقسیم می کنند: احکام امضائی یا تأییدی و احکام تأسیسی یا ابدائی.
احکام امضائی یا تأییدی احکامی هستندکه به تأییدوامضای پیامبراسلام رسیدند، زیرا که موضوعات این احکام سنن و آیینهای موجود درجامعه مدینه آنروزبودکه نیازبه تأییدازطرف پیامبربود. البته بخش کوچکی ازاین احکام نیزبه تغییروتصحیح پیامبرنیزرسید. واقعیت این است که محمدوقتی واردمدینه شدناگزیر به رعایت الزامات حکومتی شدوبرای ایجاد نظم و امنیت ورفاه، همچون سایرحکومت های نوپا درپی تثبیت قدرت خویش برآمدواقدام به برقراری پیمان های متعدد با گروه های مختلف اجتماعی پیرامون مدینه و اجرای آن پیمان هاشد. به عنوان مثال میتوان از قبایل یهودی ازجمله قبایل اوس و خزرج درمدینه رانام برد که محمد بواسطه جلب اتحادآنان میثاق مدینه راکه حکم قانون اساسی مدینه راداشت وشامل چهل وهفت ماده بود، درمیان مسلمانان ویهودیان بست. بطورکلی درقراردادهایی که درزمان حکومت محمد درمدینه تصویب شد، نوع مجازات هایی که برای متخلفان و پیمان شکنان در نظر گرفته می شد، مبتنی بر توافق طرفین بودومعمولا عادلانه ترین و عاقلانه ترین نسخه موجوددرشرایط خاص آن زمان درنظرگرفته میشد.
احکام تأسیسی یا ابدائی احکامی هستند که ازطرف خودپیامبرصادرشدودرباره موضوعاتی بود که آیین و سنت مشخصی درموردآنان درجامعه موجودنبودودرنتیجه نیازبه طرح وتنظیم قوانین جدیدی بود.

به عقیده بسیاری ازعلماوفقهاازجمله آیت الله سیدمصطفی محقق داماد (لطفأ رجوع کنید به کتاب «قواعدفقه - بخش مدنی» به نوشته ایشان) حدود ۹۹ درصد ازاحکام واصولی که محمددرمدینه به اجرادرآورد، احکام واصول تأییدی بودند که ریشه درسنتهاوآیین های موجوددرجامعه آن روزمدینه داشتند. از این احکام میتوان از قوانین مربوط به حجاب، قصاص و تعدد زوج ها نام برد که بنابه شواهد بسیاری در قبایل عرب آنزمان نیز رایج بود. با این استدلال میتوان به این نتیجه منطقی رسید که این احکام قاعدتا تقدس خاصی در میان مسلمانان نباید داشته باشند و طبق شرایط مکان و زمان باید تغییر و تحول یابند.
همانطورکه حسن یوسفی اشکواری اشاره دارد، آیااگرمحمدحکومت خویش رابجای مدینه درتیسفون، ری یانیشابور که در آنزمان از لحاظ ساختار سیاسی و اجتماعی و از لحاظ رشد فرهنگی بسیار پیشرفته تر از قبایل عرب بودند، برپاکرده بود، احکامی مترقی تر و متناسب با آن جوامع صادر نمی کرد؟ بنا به عقیده اشکواری، پس این قوانین و احکام به اصطلاح امضائی یا تأییدی صادرشده در مدینه، اصولاازابتدابه این منظورکه احکامی نهایی وابدی باشند صادرنگردید.
اشتراک/پست Balatarin

۳ نظر:

  1. بسیار مقاله جالبی بود. باعث تأسف است که بعد از ۱۴۰۰ سال ما هنوز سرگرم مسائل کوچکی چون حجاب و قوانین عقب افتاده ای چون قصاص و تعدد زوج ها هستیم.

    پاسخحذف
  2. http://sohrabestann.blogspot.com/
    http://donbaleh.com/
    http://mowjcamp.com/
    http://babakdad.blogspot.com/
    http://shishehsokoot.blogspot.com/
    http://dirtydemocracy.wordpress.com/

    پاسخحذف
  3. جناب ناشناس، از شما استدعا دارم که بجای تبلیغ سایتهای دیگران، نظر خودتان را منظور بفرمایید. من هیچ ایرادی در تبلیغ سایتهای دیگران نمی بینم، بشرطی که این تبلیغ مربوط به موضوع یا نظرمشخص خود شما باشد. ممنونم.

    پاسخحذف